سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من پیشواى مؤمنانم و مال پیشواى تبهکاران [ و معنى آن این است که مؤمنان پیرو منند ، و تبهکاران پیرو مال چنانکه زنبوران عسل مهتر خود را به دنبال ] . [نهج البلاغه]
سایر بزرگان - طرفداران دکتر احمدی نژاد
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • خانم مرضیه دباغ (حدیده چی)  نقل می کند که خاطره ای را از زمانی که حضرت امام در نوفل لوشاتو بودند و ولادت حضرت مسیح نزدیک بود نقل می کنند. وی می گوید : 

    « امام می فرمود: این همسایه ها با این رفت و آمدهای زیاد و شلوغیها، خیلی اذیت شده اند، بهتر است هدیه هایی برایشان بفرستیم، از قول من هم معذرت بخواهید.

    برادرها رفتند و چند جعبه شکلات و شیرینی تهیه کردند و آوردند، امام سوال کردند: چی تهیه شده؟ بسته ها را به امام نشان دادند، امام فرمود: خارجیها به گل زیاد علاقه دارند، چند شاخه گل هم برایشان بفرستید.

    همان شب عید کریسمس هدایا را بین همسایه ها تقسیم کردند و فردای آن روز دیدیم که خیابان ها پر از خبرنگار و مردم است، من از یکی از برادران سوال کردم که چه خبر است؟ گفتند: خبرنگارها به خاطر هدیه های شب گذشته آمده اند تا گزارش تهیه کنند. مصاحبه ای هم انجام شد و امام ارشاداتی در مورد تولد حضرت مسیح (ع) کردند. »

    حجة الاسلام محتشمی نیز از کسانی بود که این شیرینی ها و هدایا را تقسیم می کردند؛ وی می گوید :

    « یادم هست زنگ یکی از خانه ها را زدم، خانمی در را باز کرد، هدیه حضرت امام را به او دادم، چنان هیجان زده شده بود که قطرات اشک از چشمانش فرو ریخت.

    این برخوردها و طرز رفتار امام آنچنان تاثیرگذار بود که یک روز دیدیم یکی از اهالی نوفل لوشاتو تقاضای ملاقات نمایندگان محل با امام را دارد؛ امام هم بی درنگ وقت دادند و روز بعد بود که پانزده نفر از اهالی محل با شاخه های گل آمدند.

    امام به مترجم فرمودند که احوال آنان را بپرسد و ببیند که آیا نیاز یا کار خاصی دارند؟ آنها گفتند: نه، ما فقط از نزدیک امام را ببینیم و این شاخه های گل را به عنوان هدیه آورده ایم، امام هم با تبسم شاخه های گل را یکی یکی از دست آنها گرفتند و در میان ظرف و تنگی که در کنارشان بود قرار دادند، و آنها هم خیلی خوشحال شدند و از حضور امام رفتند. »

    منبع : وبلاگ بی معرفت



    مرشدی ::: یکشنبه 85/10/17::: ساعت 4:2 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    *مطلبی از سید حسن نصرالله در وصف حضرت روح الله

    رهبر بزرگ ما، امام خمینی (ره)، به راستی احیاگر دین، ارزشها و تعالیم اسلامی در دوران معاصر بود که توانست اسلام را به عنوان رسالتی الهی، حرکتی متمدن و روشی برای زندگی فردی و اجتماعی مطرح کند و در عین حال، اصول، مبانی، هویت و حتی اصطلاحات کلی اسلام را حفظ نماید. او به ارائه یک برنامه نظری و تئوریک اکتفا نکرده، بلکه آن را در عرصه‌های عمل، با وجود خطرات بسیار، به دنبال پیروزی چشمگیر خود، حکومتی بر پا کرد که بزرگترین و فراگیرترین خیزش و بیداری مسلمانان را برداشت.

    به عقیده من، عوامل مهمی که موجب تحقق چنین دستاوردهای بزرگ تاریخی توسط امام(ره) گردید عبارتند از:


    دیدگاه ایشان پیرامون نقش و اهمیت دو عامل «زمان» و «مکان» در روند«جتهاد فقهی» ؛ تا آنجا که حضرت امام (ره) معتقد بودند اظهار نظری که این دو نکته را در برنداشته باشد، اجتهاد محسوب نمی‌شود و صاحب چنین نظریه ای مجتهد نخواهد بود. همین دیدگاه بود که امام (ره) را قادر ساخت با پیوند میان حال و گذشته، و با درک عمیق اسلام، نظریاتی ارائه کنند که موجب جاودانگی ایشان در همه زمان‌ها و مکان‌ها گردید.


    از دیگر مفاهیمی که امام(ره) آن را احیا کردند، مفهوم «جهاد و مبارزه» بود. بدون شک بررسی این مفهوم، بدون توجه به مجموعه افکار و دیدگاه‌های امام (ره) درباره اندیشه سیاسی اسلام و فقه سیاسی اسلامی، به ویژه مسائل مربوط به حکومت، دولت و رهبری، ممکن نخواهد بود. همچنین برای درک این مفهوم لازم است به لزوم پرداختن به مسأله دفاع از امت و سرزمین‌ها و ارزش‌های آن توجه کنیم، چرا که بررسی مسأله جهاد و مبارزه، بدون توجه به هدف مورد نظر آن، امکان پذیر نیست.


    اگر بخواهیم به عظمت دستاوردهای امام (ره) در این زمینه ؛ یعنی احیای مفهوم جهاد و مبارزه پی ببریم، باید وضعیت امت اسلام، پیش از نهضت امام خمینی (ره) و نیز اندیشه‌های رایج در حوزه‌های علمیه در آن زمان را در نظر بگیریم و به یاد آوریم که اندیشه جدایی دین از سیاست، افکار و اذهان مسلمین و حوزه‌های علمیه را به شدت تحت تأثیر قرار داده و باور اطاعت از حاکم مسلمان، حتی اگر ظالم و طغیانگر و مستبد باشد، در افکار بسیاری از مسلمین رسوخ کرده بود. امام (ره)، آخوندهایی را که این مفهوم را ترویج می‌کردند، «آخوندهای درباری» نامیدند. از سوی دیگر، مفهوم «تقیه» به معنی منفی آن، بسیاری از مردم را حتی از اندیشه خیزش و مبارزه باز می‌داشت. علاوه بر آن در عرصه جنبش‌های اسلامی، عقیده‌ای بر اساس اندیشه‌های فقهی ریشه دار در راستای لزوم اطاعت از رهبر دینی وجود نداشت.


    مهم‌تر و خطرناک از همه این تهدیدات، آن بود که هرکس به فکر عبور از مرز این اندیشه‌ها – که ظاهری مقدس‌مآبانه و مشروع پیدا کرده بود – می‌افتاد، یقینا" مورد اتهام و تهمت واقع می‌شد و چنین مسأله‌ای برای حضرت امام (ره) هم پیش آمد، اما ایشان با عزمی استوار و اراده‌ای که آمادگی رویارویی با هر پیشامدی، حتی شهادت را هم داشت، با همه این مشکلات مقابله کرده و سرانجام با ویران کردن پایه‌های این تفکرات، برداشت صحیح خود از اسلام ناب را ارائه نمودند.


    آنچه می‌خواهم ذکر کنم این است که امام (ره)، تنها به مقابله با شاه یا اربابان آمریکایی او و یا جریان تمدن غرب که به کشورهای ما هجوم آورده اکتفا نکردند، بلکه در عرصه‌های داخلی نیز با جریانات فکری خطرناک‌تری به مبارزه پرداختند که رنج و اندوه بسیاری در روح ایشان ایجاد کرد و فرمودند: علمای متحجر و خشک مقدسها، بیش از شاه و ظلم و ستم او قلب مرا آزرده است.


    امام (ره) در راه اصلاح و تصحیح مفاهیم و تصورات نادرستی که وجود داشت تلاش بسیار کردند و بر همین اساس فریاد مبارزه و نهضت خود را آغاز نمودند که در اینجا تنها به بعضی عناوین آن اشاره می‌کنم:

    1) تأکید بر وجود رابطه میان دین با دنیا و زندگی و ابعاد مختلف آن، از جمله حکومت و مخالفت با جدایی دین از سیاست و حکومت و دور نگهداشتن علمای دینی از صحنه مسئولیت‌های عمومی.

    2) ارائه مفهومی جدید و متفاوت پیرامون مسأله تقیه، شرایط و موقعیت‌های آن.

    3) مخالفت با این تصور که انتظار فرج در زمان غیبت حضرت امام مهدی (عج) به معنی سکوت و دست روی دست گذاشتن می‌باشد.

    4) مخالفت با تفکری که کنارگیری عابدان و زاهدان از مسئولیت‌های اجتماعی را نشانه تقدس و پاکی آنان می‌داند. امام(ره) دوری این گروهها از صحنه جامعه را در واقع افتادن در دام شیطانی تلقی می‌کردند و نه تنها آن را نشانه تقدس نمی‌دانستند، بلکه ضربه زدن به باورهای دینی انسان و عدم پایبندی به اصول می‌شمردند و برای اثبات این عقیده، نمونه‌هایی از سیره و روش پیامبران و ائمه اطهار(ع) اشاره داشتند.بدین ترتیب حضرت امام (ره) اندیشه اصیل امر به معروف و نهی از منکر را در مبارزه با ظلم و فساد، احیا کرده و این تکلیف شرعی را با آنچه که سیر و سلوک الی الله و وصول به مقام قرب الهی نامیده می‌شود در ارتباط می‌دانستند.

    5) ارائه بینش اسلامی استواری درباره مسأله رهبری دینی که تحت عنوان «ولایت فقیه» مطرح گردید.

    6) یافتن راه حل مناسب فقهی برای یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه نهضت اسلامی که عبارت بود از چگونگی و همگامی میان گرایش‌های دینی و اسلامی نهضت از یک سو و جریان ملی میهنی از سوی دیگر، که بتواند با طرح شعارهای ملی، اقشار مختلف جامعه را گردهم جمع کند.

    7) احیای بینشی که معتقد است خداوند طبق وعده‌ای که در قرآن فرموده مسلمین را در رسیدن به پیروزی یاری می‌دهد که این بینش تأثیرات تربیتی و روحی زیادی در پیشبرد نهضت و مبارزه ایجاد کرد.

    8) تکیه بر اراده و خواسته ملت و اعتماد بر آنان و قدرتی که امت در ایجاد تحولات دارد و بهره گیری از همه اقشار جامعه و امتفا نکردن به گروههای خاص و نخبگان.

    9) عدم اعتماد و اتکای به شرق و غرب برای پیشبرد نهضت.

    10) تأکید بر گسترش آگاهیهای سیاسی و تاریخی برای شناخت اوضاع و احوال دنیا و تشخیص دقیق دوست از دشمن.

    11) تعیین اولویت‌ها و اعتقاد بی‌شائبه به رعایت آن اولویت‌ها

    12) تأکید بر ابعاد انسانی و اخلاقی روشها و اهدافی که نهضت به آن می‌اندیشد.

    13) تأکید بر وحدت و دوری از نزاع و تفرقه و پرهیز از هر نوع فتنه انگیزی، به منظور تقویت روحیه همکاری و جستجوی پیگیر برای یافتن اصول مشترک میان ملتها و تمامی مستضعفان جهان.

    14) تأکید بر نقش رهبر به عنوان راهنما و مرشد و لزوم به دور ماندن ساحت رهبر از هر نوع شائبه و شبهه و در عین حال حضور مستمر در صحنه و آمادگی او برای هر نوع فداکاریب.


    علاوه بر همه این مفاهیم و اندیشه‌ها، امام(ره) ویژگی دیگری هم در رهبری نهضت داشتند که عبارت است از عرفان و روح معنوی بلند ایشان.


    من گمان می‌کنم که امام (ره) در مبارزه و رویارویی با شاه و استکبار، همان روشی را در پیش گرفتند که در سیر و سلوک عرفانی خود به سوی خداوند از آن استفاده کرده، یا لااقل بسیاری از اصول آن را در مبارزه هم به کار بردند. به عنوان مثال، امام (ره) به عنوان اولین شرط نهضت همواره مردم را به بیداری و هوشیاری و دوری از غفلت و توجه به آثار کارهای شاه و اربابانش در ایران فرامی‌خواندند.


    از طرفی، امام (ره) در درسهای اخلاق خود، همین مضامین و تعبیرات را به عنوان اولین شرط مبارزه با نفس و رسیدن به خدا عنوان می‌فرمودند. در ادامه، از ملت می‌خواستند که با عزم و اراده محکم برای به دست گرفتن ابتکار عمل در صحنه مبارزه به‌پاخیزند. امام(ره) این مفهوم اصیل اسلامی، یعنی جهاد و مبارزه را بار دیگر احیا کردند. تجربه نشان داده که گفتار امام (ره )، تنها به عرصه انقلاب اسلامی محدود نمی‌شود و اینکه برخی می‌گویند موفقیت نهضت امام (ره) به ویژگیهای جامعه ایران مربوط می‌شود و نه فقط به مفاهیم آن، ادعای درستی نیست چرا که تجربه مقاومت اسلامی لبنان ( که از زمان حملات گسترده صهیونیست‌ها در سال 1982میلادی (1361ه ش) شروع شد) هنوز هم تحت تأثیر گفتار و عملکرد‌های امام (ره) قرار دارد. امام خمینی (ره ) بود که در اندیشه و قلب و دیدگان مجاهدان تجلی نمود و راه را به آنان نشان داد و در باغ شهادت را به روی عاشقان گشود و افقهای روشنی را در برابر آنان ترسیم کرد.


    در دیدگاه امام (ره )، مقاومت اسلامی، عبادتی در عرصه‌های پیکار و دفاع بود نه در گوشه‌های انزوا و کنج مساجد. مقاومت اسلامی، درس وحدت ملی و روش ایجاد حرکت میهنی را در مکتب امام (ره) آموخت و با تکیه بر ملت و مجاهدان مخلص، از خداوند متعال، نصرت و پیروزی را طلب نمود. از نظر امام (ره )، مقاومت، یک مفهوم اخلاقی و انسانی تأثیر گذار است که رهبر و راهنمای خود را شناخته و با وی بیعت نموده است. اولویت‌های خود را بر مبنای راه و روش امام (ره) تعیین نموده و دوست و دشمن را از یکدیگر باز شناخته است. مقاومت لبنان، با تکیه بر راه امام (ره)، در مسیر فداکاری و جانفشانی گام برداشته و یقین پیدا کرده که جهاد و مبارزه، کوتاهترین راه برای رسیدن به پیروزی و شهادت، کوتاه‌ترین راه وصول عاشقان به لقای پروردگار است.


    مقاومت اسلامی لبنان، ثمره اندیشه، افکار، روحیات و نفس گرم امام (ره ) بوده و به روح بزرگ ایشان وفادار خواهد ماند تا برای وطن، مجد و عظمت و برای امت اسلام، کرامت و عزت به ارمغان آورد، سرزمین‌های مقدس را آزاد کند و با خون خود خواهد جنگید تا بر شمشیر پیروز شود و خمینی کبیر (ره )، نام و عنوان و روح و عشق جنبش مقاومت خواهد بود و خونی است که در رگها جاری شده و به پیکره امت، امید می‌بخشد.


    در یکصدمین سالگرد حضرت امام (ره) و در این همایش پر برکت به روح بلند و پیکر مطهر ایشان سلام و درود می‌فرستیم و از خداوند متعال می‌خواهیم که ما را بر راه آن بزرگوار ثابت قدم نموده و با ایشان و اجداد طاهرینشان محشور فرماید.

    والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

    منبع: ماهنامه سوره



    مرشدی ::: یکشنبه 85/10/17::: ساعت 4:2 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    این روزها که مانور نظامی آمریکا و برخی کشورهای عربی در خلیج فارس، وحشت عجیبی در بزدلان و دین به دنیا فروشان انداخته است، این جملات را چراغ راه یافتم ...

    حضرت روح الله درباره خلیج فارس و جولان بیگانگان در آن، اینچنین به ما آموخته است :

    "چه خوب است که بعضی سران سرسپرده کشورهاى اسلامى به اربابان و خدایان زر و زور و تزویر خود، این نکته را جدى گوشزد کنند که اینقدر از منافع خود در خلیج فارس سخن نگویید، براى اینکه همین مسئله موجب حساسیت شدید مردم منطقه است که امریکا و فرانسه و انگلیس چه منافعى در آبهاى خلیج فارس دارند تا پاى دخالت نظامى و جنگ هم مى خواهند آن را حفظ کنند؟

    البته سیاست ما در مورد خلیج فارس از اول تاکنون صریح و روشن بوده است.


    جمهورى اسلامى ایران به امنیت در خلیج فارس اهمیت زیادى مى دهد و به همین دلیل و علیرغم فراهم بودن همه نوع امکانات دریایى و هوایى و زمینى در بستن تنگه هرمز و صدمه وارد کردن به کشتیها و نفتکشها و منافع و مراکز صدور نفت و پالایشگاهها و بنادر منطقه تا به حال از سیاست صبر و انتظار و جلوگیرى از گسترش جنگ پیروى نموده است و فقط در حد نشان دادن مقدار کمى از قدرت و حضور و توانایى خود و مقابله به مثل وارد عمل گردیده است.

    و دنیا به این حقیقت رسیده است که ناامنى در خلیج فارس فقط به ضرر ایران تمام نمى شود، بلکه قویترین قدرتها و ابرقدرتها هم اگر مثل امریکا تمامى امکانات هوایى و دریایى و جاسوسى - خبرى خود و هم پیمانان خود در منطقه را بسیج کنند، که حتى یک کشتى را بدون خطر، اسکورت و حفاظت نمایند، از این خطر و ضرر مصون نخواهند ماند و در این گرداب ناامنى غرق مى شوند.

    و على رغم آنهمه مقدمات و تمهیدات و جار و جنجالهایى که درجهان امریکا برپا نموده است و دهها خبرنگار و فیلمبردار را به منطقه گسیل داشته اند تا خبر موفقیت نقشه هاى شوم امریکا را مخابره کنند، خداوند زمینه رسوایى و زبونى امریکا را به دست غیب خود فراهم مى آورد و اقتدار معنوى پرچم لااله الا اللّه را بر پرچم کفر به نمایش مى گذارد و دل بندگان خالص خویش را شادمان مى سازد.

    و چه بهتر که امریکا و ریگان از مسیر سیاست مینگذارى شده خلیج فارس که کوس رسوایى آنان را در جهان به صدا درآورده است مجددا عبور نکند و بر مرکب غرور و جهلى که تا به حال دهها بار صاحب خود را بر زمین کوبانیده است، سوار نشود و لااقل شبح قدرت و قدرتنمایى خود را پیش نوکران خود مثل کویت حفظ کند و بیش از این آنان را از شکست و خفت خود شرمسار و سرافکنده نسازد و مطمئن باشند که ادامه جولان در خلیج فارس منطقه را به کانون خطر و بحران ناخواسته علیه خود آنان سوق مى دهد.

    و دنیا اگر خودش را آماده بحران نفت و به هم خوردن همه معادلات اقتصادى و تجارى و صنعتى کرده است، ما هم آماده ایم و کمربندها را محکم بسته ایم و همه چیز براى عملیات آماده است.

    و حتما امریکا باید به این نکته برسد که دخالت نظامى در خلیج فارس صرفا یک آزمایش نیست که یک دام بزرگ و یک بازى خطرناک است و ما و همه مسلمانان منطقه خلیج فارس، حضور نظامى ابرقدرتها را نقشه و مقدمه تهاجم و حمله به ممالک اسلامى و کشور جمهورى اسلامى ایران و در ادامه حمایت از صدام تلقى مى کنیم.

    مسلمانان جهان با همراهى نظام جمهورى اسلامى ایران عزم خود را جزم کنند تا دندانهاى آمریکا را در دهانش خرد کنند و نظاره گر شکوفایى گل آزادى و توحید و امامت جهان نبى اکرم باشند.

    البته لازم است این نکته را براى چندمین بار به سران کشورهاى اسلامى حاشیه خلیج فارس بازگو کنم که القاى شبهه و بزرگ جلوه دادن خطر اسلام و انقلاب و جمهورى اسلامى ایران براى کشورهاى منطقه همان ترفند قدیم و جدید جهانخواران بوده و است، که از این طریق از پیدایش جو تفاهم و همکارى مسالمت آمیز جلوگیرى نمایند و احساس نیاز کشورها را به شرق و غرب تشدید کنند.

    جمهورى اسلامى ایران مایل است بر اساس حفظ وحدت و حمایت از منافع کشورها و ملتهاى اسلامى آنان را در مشکلات یارى نماید و در بروز حوادث تحمیلى سیاسى - نظامى از ناحیه استکبار جهانى با قدرت و نفوذ خود، آنها را رفع و در جهت کنترل و نفى سلطه سیاسى شرق و غرب برنامه اى قوى و دقیق ارائه دهد ... "

    صحیفه نور، جلد ?? ، صفحه ??? .... ? مرداد ????

    منبع : وبلاگ خبرنگار مسلمان



    مرشدی ::: یکشنبه 85/10/17::: ساعت 4:2 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    توی این چند روز که هجدهمین سالگرد نامه تاریخی حضرت روح الله به گورباچف بود، خیلی بیشتر به غربت تفکر امام در رسانه های کشورمان پی بردم.

    خبرگزاری ایسنا که همواره خود را از ادامه دهندگان راه امام به شمار می آورد، سرویسی به نام "تاریخ" دارد که مناسبت های تاریخی را با مطالب و مصاحبه هایی یادآوری می کند.

    در سالگرد این نامه تاریخی، این سرویس به سراغ خانم دباغ یکی از افراد گروهی که این نامه را به شوروی سابق بردند، رفت. ابتدا از دیدن این مصاحبه خیلی خوشحال شدم و تصور کردم که حتما در این مصاحبه ابعاد تازه ای از جزئیات رویدادهای مربوط به این نامه روشن خواهد شد. اما تصورم اشتباه بود؛ چون در کل این مصاحبه طولانی ظاهرا تنها چند سوال کلی پرسیده شده بود و خانم دباغ هم به کلی گویی در مورد امام خمینی بسنده کرده بود.

    این عملکرد ناشی از بی تجربگی و عدم عمق علمی کسانی است که مثلا قرار است تاریخ را به مردم بشناسانند ...

    دور از ذهن نیست، خبرنگاری که اقدام به این مصاحبه کرده، اطلاعاتش فقط در همین حد بوده که امام خمینی نامه ای به گورباچف نوشته و بعد از آن هم شوروی فروپاشیده است؛ همین.

    در حالی که خانم خبرنگار یا آن دبیر سرویس محترم حداقل می توانستند مثلا این سوالات را از خانم دباغ بپرسند که :

    ?-  چه شد که امام شما را برای رساندن این نامه به شوری انتخاب کرد؟

    ?- چطور به شما اطلاع دادند که باید به این سفر بروید و وقتی قرار شد به این سفر بروید چه حسی پیدا کردید؟

    ?- با توجه به این که فقط خود امام از محتوای نامه اطلاع داشت، آیا شما هم محتوای نامه ای که قرار بود برسانید، می دانستید؟

    ?- اولین بار دقیقا چه زمانی نامه را خواندید؟

    ?- وقتی وارد شوری شدید، چگونه از شما استقبال شد و مسئولان کاخ کرملین چه برخوردی با شما داشتند؟

    ?- نحوه خواندن این نامه مهم برای گورباچف چگونه بود؟ آیا در فهماندن جملات فلسفی این نامه به او مشکلی پیش نیامد؟

    ?- حالت چهره و عکس العمل گورباچف و اطرافیانش پس از شنیدن جملات حضرت امام در این نامه چگونه بود؟

    ?- در گفتگوهای میان گروه اعزامی امام که شما هم جزو آن بودید، با گورباچف چه جملاتی رد و بدل شد؟

    ?- چقدر در شوروی ماندید؟ آیا با گروه یا افراد دیگری هم دیدار داشتید؟ژ

    ??- ماجرای دست دادن شما با گورباچف چه بود ؟ در هنگام خداحافظی چطور دست دادید؟ بازتاب این کار شما چه بود؟

    و ... سوالات بسیار دیگر

    اما ظاهرا هیچ کدام از این سوالات پرسیده نشده است و مخاطبان این خبرگزاری پرمخاطب از دانستن پاسخهای جذاب به این سوالات تاریخی محروم شدند.

    جا دارد این سوال را از دوستان پرتلاش ایسناییمان بپرسیم که مگر چند بار فرصت مصاحبه با خانم دباغ که در پیری و بیماری به سر می برد، وجود دارد که این فرصت را با چنین مصاحبه ای از دست دادید؟!

    اگر شما که مدعی شناساندن راه امام هستید و رابطه صمیمانه آن خبرگزاری با نوه امام شهره است، نتوانید این کار را به درستی انجام دهید، پس در عرصه رسانه ها از چه کسی می توان چنین انتظاری داشت؟!

    رسانه ملی تحت مدیرت آقای ضرغامی که تکلیفش روشن است.

    من هم که این مطلب را می نویسم با توجه به این که حوزه خبری ام چیز دیگری است، زیاد به این کار نمی رسم اما باز هم در سالروز نوشتن نامه امام به گورباچف، متن کامل این نامه تاریخی واظهار نظر آیت الله جوادی آملی در مورد جزئیات رساندن نامه را منتشر کردم و در این رابطه یک تحلیل در سرویس دیدگاه هم منتشر شد.

    یک وبلاگ هم دارم به نام "روح الله" که هر از چندگاهی مطالبی درباره جملات، پیام ها و سیره امام در آن منتشر می کنم.

    دوستان همکارم در خبرگزاری فعال ایسنا ناراحت نشوند؛ اما انتظار فرزندان حضرت روح الله از شماها بیش از اینهاست ...

    منبع : وبلاگ حبرنگار مسلمان



    مرشدی ::: یکشنبه 85/10/17::: ساعت 4:2 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 12
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدید :35378

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    سایر بزرگان - طرفداران دکتر احمدی نژاد

    >>لینک دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<