متاسفانه در دوران معاصر و خصوصا پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری، شاهد نادیده گرفته شدن اصول مختلف در زمینه اخلاق سیاسی و بایدها و نبایدهای رقابتها و فعالیتهای رسانه ای و شکل گرفتن رفتارهای عجیب و نامانوس مختلفی بوده ایم که از جمله آن می توان به نادیده گرفته شدن اصل مذکور اشاره نمود. این رفتار اشتباه، از هر دو سوی مرتکبانی دارد. از یکسو متولیان نهادها و ارکان مختلف، شئون حاکمیتی خود را به دست فراموشی سپرده و گاه در قد و قواره اعضای یک تشکل کوچک و خرد سیاسی ظاهر شده، مجموعه تحت اشراف خود را در اندازه یک حزب کوچک افراطی پر سروصدای جویای نام تنزل می دهند و به رقابت با دیگر نهادها و عناصر سیاسی از درون مجموعه تحت اشراف، با کمک امکانات مختلف و رانتهای حاشیه امن ساز، سیاسی و اطلاعاتی پرداخته و از سوی دیگر گاه منتقدان و فعالان رقیب نهادها و ارکان و قوای نظام نیز با فراتر رفتن از مرز صداقت و همچنین انتقاد برای پیشرفت با فراموش کردن جایگاه نهاد مورد نقد ، او را در حد یک رقیب سیاسی هم شان و طراز با ابزارهای زشت ماکیاولیستی مورد حملات بدور از انصاف و حق طلبی خود قرار می دهند که متاسفانه هر دو طیف افراطگر مذکور ، در رفتار خود، مجموعه های اصولگرای متمایل به دولت نهم را مورد حمله قرار داده اند.
خبرها از انتشار نامه ای منسوب به دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خطاب به اصولگرایان حکایت داشت که در صورت صحت این انتساب، مسائل و نگرانی های بزرگی را مطرح و منجر به بروز اختلافاتی میان اعضای جامعه بزرگ اصولگرایی کشور خواهد شد . بهتر است مجمع تشخیص مصلحت نظام و خصوصا دبیرخانه این مجمع در صورتیکه این نامه مجعول بوده و ارتباطی با مدیران و مسئولان آنها نهاد محترم ندارد در تکذیب و رد این مکاتبات آلوده حداکثر سرعت را به خرج دهند.
از منظر نگارنده، نامه آقای محسن رضایی حاوی نکاتی اساسی که گوشه هایی از مباحث نگران کننده آن به این شرح به ذهن متبادر می گردد :
دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، بنا بر دلائل نامشخص، چنان جایگاه تئوریک و دکترینال در جریان اصولگرایی برای خود قائل بوده است که متاسفانه این بار در نقش تئوریسین جریان اصولگرایی ظاهر شده و تلاش دارد برای کل طیفی که ادعای وابستگی به آن را دارد، بیانیه، تز و آنالیز حزبی صادر نماید. شاید ایشان در پس نگاه خود، تصور جایگاهی همانند سعید حجاریان را برای خود نموده است که باید عدم وجود هرگونه شباهتی بین ایشان و نامبرده را متذکر گردیم. هرچند اعمال آقای حجاریان و آقای رضایی، گاها در حوزه گاف به اشتراک می رسد که می توان گافهای سیاسی آقای رضایی را در بازتاب و گافهای سیاسی آقای حجاریان را در مطبوعات متعدد تحت اشراف ایشان –برای نمونه صبح امروز– رصد نمود.
توجه به ادعاهای مطرح شده در متن نامه، نگرانیها در خصوص موارد فوق الذکر را تقویت می کند. آقای رضایی، به شکل ضمنی ادعا کرده است که تصویب قطعنامه مذکور نتیجه ماجراجویی های بین المللی به دور از منطق کارشناسی بوده است! چقدر این تفکر از نگاه رسمی سیاسی و بین المللی نظام که توسط عالی ترین سطح راهبری سیاسی نظام یعنی رهبری تئوریزه می گردد فاصله دارد؟
یکی دیگر از نقاط سیاه برجسته در میان خطاها و "گاف های استراتژیک" رخ داده در لابلای سطور این مکاتبه، دامن زدن به اختلافات ذائقه ای و سلیقه ای میان طیف های مختلف جامعه بزرگ اصولگرایی است. این درحالیست که تمام طیف های منطقی اصولگرا از هر طیف و گروه، با صراحت تاکید می کنند که نه تنها طرفداران دولت بخشی از بدنه جریان اصولگرایی هستند، بلکه اصولگرایان همگی طرفدار و حامی دولتند و این انتخابات برای دولت شکستی در پی نداشته و پیروز میدان مردم بوده اند و کار به جایی کشیده است که اصلاح طلبان نیز از ترس جاماندن از قافله، مدعی حمایت از دولت نهم شده اند!
شاید ایشان کم بودن وقت و نگنجیدن در حوصله مکاتبه را بعنوان دلیل این خلاء، مطرح کنند! اما باید گفت دست تهی آقای رضایی از حتی یک مصداق واقعی برای شکل دهی به انتقادی حق طلبانه یکی دیگر از چیزهایی است که از سراپای مکاتبه مذکور روشن است. محسن رضایی در نامه خود حتی به یک مورد از "اقدامات ماجراجویانه" ای که در حوزه سیاست خارجی "هرچه سریعتر باید جلوی آن گرفته شود" اشاره نکرده و علت منفی بودن آن اعمال را نیز طبیعتا روشن نکرده است.
دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت، در مکاتبه مذکور، به صراحت دکتر احمدی نژاد را با آقای خاتمی و جناب هاشمی مقایسه می کند! درحالی که روشن نیست اصولاً چه تفاوتی میان تیم اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی آقایان خاتمی و هاشمی هست و حتی خروجی های عملکرد کدام یک، دیگری را رد می کند که ایشان، انتخاب خاتمی را مایه تعجب هاشمی معرفی کرده و خاتمی را جریانی در تقابل با هاشمی ارزیابی نموده اند!
با وجود اینکه هنوز مدت زمان زیادی از سخنان رهبری در میان مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی نمی گذرد، سخنان ایشان در خصوص دولت نهم، در عملکرد حضرات، در محمل هایی همچون محمل اصولگرایی و نقد مشفقانه!! به بوته فراموشی سپرده شده است. احتمالا آقای رضایی ادعا خواهد کرد که نامه خطاب به دولت نبود بلکه خطاب به اصولگرایان نگاشته شده یا اینکه محرمانه بوده و توسط عناصر خودسر! افشا شده است!
متن کامل را در ستون سرمقاله بخوانید
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :36442
پیام ها
سایر احزاب و گروهها
هیئت دولت
از نگاه رسانه ها
سفر های استانی
سایر خبرها
سایر بزرگان
تابستان 1386
زمستان 1385
دروازه دانش
دارو گیاهی
دروازه
دوستداران دکتر احمدی نژاد
خودشناسی
نسل خمینی
بیداری
یاران احمدی نژاد
دروازه
معرفی خواص گیاهان
نسل انقلاب
روانپزشک
دنیای ورزش
اخبار وب
فرهنگ و ادب
