« اخــــــلاق باخـــــت »

ادامه مطلب...

پس از اعدام صدام ، بسیاری از گروه های سیاسی کشور با توجه به جنایت دیکتاتور عفلقی علیه ملت ایران ، به انحاء مختلف شادمانی خود را از این واقعه اعلام کردند. اما تاکنون موضع گیری خاصی از جانب سازمان مجاهدین انقلاب صورت نگرفته است و فکر می کنم این سازمان موضعی در این زمینه اتخاذ نکند.

شاید برای دوستان جالب باشد که بدانند دلیل این امر چیست. بر اساس تورقی که من در مجموعه مواضع سازمان و نشریه آن داشته ام ، سازمان مجاهدین انقلاب و بویژه شخص بهزاد نبوی به دلایل نه چندان روشنی ، علقه خاصی به سیستم حکومتی بعث عراق دارند. در نیمه اول دهه ۷۰ (بعد از جنگ اول خلیج فارس) در حالی که رژیم صدام به دلیل حمله به کویت در سطح بین المللی با منفوریت زیادی مواجه بود ، نشریه عصر ما ارگان سازمان هر از چند گاهی مقالاتی منتشر می کرد که در آن از ضرورت وحدت استراتژیک بین ایران و عراق (بخوانید صدام) سخن به میان می آمد. در آن مقطع و تا سال ها بعد ، سازمان مواضع تندی علیه سیاست خارجی رسمی کشور داشت که چرا وزارت خارجه در قبال مواضع غرب علیه دولت صدام ، منفعل عمل می کند.

حتی همین هفته های اخیر شنیدم که بهزاد نبوی به مناسبتی ، از استراتژی های صدام به طور تلویحی تمجید کرده است. شاید گرایش سازمان مجاهدین به سیستم بعث عراق ، بنا به سوابق چپ سازمان باشد (نظیر گرایش به مائو ، قذافی ، تا حدودی عرفات و...) . چون صدام هم به هر حال در مقطعی مدعی گرایش به بلوک شرق بود. اما به نظرم این علقه جدی سازمان و بهزاد نبوی باید چیزی فراتر از این موضوع باشد. اگر دوستان در این باره اطلاعات بیشتری دارند بد نیست مطرح کنند همه استفاده کنیم.

http://www.bidari57.blogfa.com/

کتاب "احمدی نژاد، داوود در میان خشم جهان جالوت" در اندونزی به چاپ سوم رسید

کتاب " احمدی نژاد، داوود در میان خشم جهان جالوت " که چند ماه قبل به همت انتشارات میزان وارد بازار کتاب اندونزی شده بود، به چاپ سوم رسید.

در مقدمه این کتاب که توسط گروه مولفان به زیور طبع آراسته شده است ، "روزیانا سیلالاحی" ، سردبیر شبکه تلویزیونی خصوصی ? SCTV?اندونزی ، احمدی نژاد را رهبری متواضع با شمایل شرقی، سخت کوش ، آرمان‌گرا و ساده‌زیست توصیف کرد.

در بخشی از این کتاب با اشاره به سوابق آقای احمدی نژاد از وی به عنوان دانشجوی انقلابی در رژیم شاه ، رزمنده زمان دفاع مقدس ، استاندار اردبیل ، شهردار تهران و در نهایت بعنوان رییس جمهوری منتخب مردم یاد می‌شود.

متن کامل نامه رییس جمهوری اسلامی ایران به جورج بوش و مصاحبه احمدی نژاد با مجله اشپیگل ، بخش‌های دیگری از این کتاب را تشکیل می‌دهد.

در دیگر صفحات این کتاب "کوسمایانتو کادیمن" وزیر پژوهش و فناوری اندونزی سخنان احمدی نژاد در اندونزی را نقل می‌کند:
" اگر استفاده از تکنولوژی هسته‌ای اشتباه می‌باشد و ما نباید از آن استفاده کنیم پس چرا شما کشورهای مستبد از آن استفاده می‌کنید؟ و بلعکس اگر استفاده از انرژی هسته‌ای برای شما خوب می‌باشد پس چرا ما نباید از آن استفاده کنیم؟"
وزیر اندونزیایی در ادامه می‌افزاید: آیا همچنان کشوری وجود دارد که بتواند در برابر آمریکا ایستادگی کند؟ پاسخ این سوال آری است ، یکی از آن چند کشور، ایران به ریاست محمود احمدی نژاد می‌باشد.

" سخنان متعدد وی ( احمدی نژاد) درباره فناوری هسته‌ای و اسراییل خشم مستبدان را بهمراه داشته است ولی احمدی نژاد هنوز پابرجا و استوار است." در بخش دیگری از این کتاب ، دیدگاه شخصیت‌های اندونزیایی درباره رییس جمهوری ایران آورده شده است.

"مصطفی عبدالرحمن" خبرنگار کومپاس و ساکن خاورمیانه معتقد است: احمدی نژاد به دلیل اینکه توانسته است به یک نماد مبارزه با سیاست‌های یکجانبه غرب تبدیل شود، در دنیای اسلام به شهرت خاصی دست پیدا کرده است.

"او یادآور سوکارنو رییس جمهوری اسبق اندونزی در سال‌های ? ?????و همچنین ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در سال‌های ? ?????است."
"ازیوماردی آزرا" استاد تاریخ و رییس دانشگاه شریف هدایت‌الله معتقد است " همانطور که در این کتاب آمده است احمدی نژاد نماد مبارزه با یکجانبه گرایی است."
" رضا سیهبودی" محقق موسسه تحقیقات اندونزی و تحلیلگر مسایل خاورمیانه می‌نویسد: شخص احمدی نژاد انسانی بی‌آلایش و نزدیک با مردم است. او توانایی آن را دارد تا تمامی دل‌ها را با خود همراه کند.

"زولکارنائین لوبیس" رییس دانشگاه دولتی‌در شهر مدن و نویسنده اندونزیایی معتقد است " تصمیمات و اقدامات احمدی نژاد باید الگویی شود که چگونه یک رهبر دل مردمش را بدست می‌آورد و همچنین چگونه یک رهبر از شان و عزت ملت خود دفاع می‌کند

این بسیار دردآور است که یاران خمینی را در حالی مشاهده کنیم که در مقابله با ناملایمات روزگار سست شوند و از آرمان‌های گذشته دست بکشند. این اگر به عنوان یک خیانت شناخته نشود قطعا یک جنایت و یک حماقت است. کسانی که تمام هستی مادی و معنوی خود را مدیون شخصیتی بود که خمینی به آنان عرضه کرد حق ندارند به آرمان‌های خمینی کبیر پشت کنند.

موضوعی که چندی است در میان بچه حزب اللهی‌های اینترنت خیلی نگران کننده شده، چرخش‌های بازتاب از اصول انقلابی است که مدعی حمایت از آن است. اگر چه بازتاب بارها تلاش کرده نقش موثر خود را در میان حزب اللهی‌های اینترنت حفظ کند اما دلایل پیدا و ناپیدایی از شدت فاصله گرفتن این سایت از آن چه که نمایش می‌داد، نکاسته است. ببینید و ببینید و ببینید

برخی نگرانی خود را مخالفت بازتاب با دولت احمدی‌نژاد می‌بینند، اما به نظر نمی‌رسد این یک خطر جدی باشد. خطر جدی آن است که بازتاب فاصله‌ی روز افزونی با آرمان‌های انقلاب گرفته است.

تفکری انحرافی در پیش است که حفظ جمهوری اسلامی را با به رسمیت شناختن قواعد ظالمانه‌ی بین المللی و شیطان بزرگ و اسراییل و یا لااقل کاستن از شدت خصومت با این غده سرطانی گره بزنند. این تفکر خطرناک سالیانی است پس رحلت خمینی کبیر جلوه کرده و در حال میدان داری است و تمام تعالیم حیات‌بخش او را که تعالیم اسلام ناب محمدی بود، به فراموشی سپرده است.

این‌ها بخش مطرح شده از طرف بازتاب در مصاحبه با دکتر محمدعلی رامین در خصوص مسئله‌ی هولوکاست است. بد نیست اوج عصبانیت را در رویکرد دولت احمدی‌نژاد به موضوع اسراییل ستیزی را در میان سخنان ایشان ببینید.ادامه مطلب...

این جناب محمود عباس (همان محمود رضا عباس میرزا) رییس بهایی حکومت خودچرخان(!) فلسطین با این اقدام خود عملا از ترور اسماعیل هنیه حمایت کرد. این اقدام تنها یک جواب می تواند داشته باشد:"ابومازن را از میان بردارید." شاید از نظر بعضی ها غیرممکن باشد. ولی بهرحال برای تمام امت فلسطین، اسراییلی بودن این فرد کاملا واضح است. مگر انتخابات مردم فلسطین (حماس) را مشاهده نکردید. چرا اسراییل غاصب و جنایتکار فقط این گروه کوچک(ساف) را بعنوان حاکم فلسطین می شناسد!؟ تشکیلاتی که هدایت آن در دست یک گروه کوچک (فتح) است! مگر نه این است که ابومازن منافع اسراییلیها را تامین می کنند و نه فلسطینیها را؟! آری دیگر از روز روشنتر است که محمودعباس اسراییلی است. اصلا چرا بعد از 40 سال به مردم فلسطین اجازه نمیدهند که در مورد حاکم بودن این گروه اقلیت (ساف) انتخاباتی شکل بگیرد؟ گروهی که در خارج از فلسطین و به دستور حاکمان زبون اعراب شکل گرفته و سالهاست به مردم فلسطین خیانت می کند. این درحالی است به گفته ابومرزوق از مسوولان حماس؛ فلیسطینیان بر ناکارآمدی حکومت سازمان آزادی بخش بر امور فلسطینیان  اجماع دارند.

  بنظر من تنها دو راه برای حل این گره ی کور باقی مانده است یا به مردم فلسطین اجازه انتخاب داده شود و با برگزاری یک رفراندوم بجای ریاست مادام العمری رییس فتح بر حکومت خودگردان، رییس جمهوری مردم سالار برگزیده شود و یا اگر ساف به این خواسته مردم تمکین نکرد برای جایگزینی وی از داخل ساف اقدامی شود.

    البته اسراییل اجازه نخواهد داد که به این سادگی مهره ی اصلی اش در فلسطین از دست برود. (شبیه آنچه در لبنان شاهد هستیم.) ولی اینکار غیر ممکن هم نیست. مخصوصا که تازگی رابطه محمود عباس با مسوول سیاسی این سازمان (ساف) هم تیره شده و "فارق القدومی" را را مزدور ایران نامیده است و شاید خود "قدومی" فرد مناسبی برای این جایگزینی باشد!

  ایران هم بهتر است با مانور خبری روی بعضی شخصیتهای عضو ساف و فتح آنها را برای جایگزینی محمود عباس تشویق کنند. مثلا شبکه های سحر ، العالم، المنار و الکوثر می توانند این پروژه را کلید بزنند.

وزارت خارجه هم باید با ارتباط قوی تر با این افراد نقش فعالتری را برای آرمان قدس ایفا کند. حماس می تواند با سپردن وزارتخانه های مهمتر به فرد، زمینه را برای به قدرت رساندن او بجای محمود عباس فراهم کند. همینطور حزب الله لبنان نیز باید در این میان بیکار ننشیند و با دیدارهای رسمی با رشد این شخصیتهای مخالف عباس در داخل ساف و فتح  عرصه را بر وی تنگتر کند...

در عین حال این روش برای جایگزینی عباس درمانی قطعی نیست بلکه راه حل کاملتر همان رفراندوم برای از بین برداشتن ریاست مادام العمری ساف است. به امید روزی که در بیت المقدس بهمراه مقام معظم رهبری نماز جماعت بخوانیم. (جمله ی اسماعیل هنیه خطاب به مقام معظم رهبری در دیدار اخیر)

http://iranpolitics.blogfa.com/